در حالی که بسیاری از کشورها با سیاستگذاریهای شفاف و حمایتهای هوشمندانه، از رمزارزها بهعنوان محرک اقتصادی و ابزاری برای توسعه فناوری بهره میبرند، صنعت استخراج رمزارز در ایران همچنان درگیر بیتوجهیها، ترک فعلها و تصمیمگیریهای پراکنده و غیرشفاف است. این بینظمی نهتنها موجب از دست رفتن فرصتهای اقتصادی شده، بلکه زمینهساز رشد ماینینگ زیرزمینی و بیاعتمادی فعالان این حوزه نیز بوده است.
ماینینگ زیرزمینی؛ مشکلی که خودمان ساختهایم
ماینینگ زیرزمینی در ایران نتیجه مستقیم تصمیمگیریهای غیرشفاف، تعرفههای غیرمنطقی انرژی و ترک فعلهای قانونی است. وزارت نیرو با اتخاذ سیاستهای غیرواقعی در زمینه تعرفه برق، فعالان این صنعت را به فعالیت غیرقانونی سوق داده است. تعرفههای بسیار بالا برای استخراج رمزارز، بدون در نظر گرفتن واقعیتهای اقتصادی و آشنایی و نیازهای این صنعت، باعث شده است که بسیاری از ماینرها به استفاده از برق غیرقانونی روی بیاورند.
از سوی دیگر، عدم تخصیص زیرساختهای مناسب برای تأمین انرژی این صنعت، موجب شده تا حتی فعالانی که قصد فعالیت قانونی دارند، به دلیل نبود امکانات و مقررات شفاف، با مشکلات جدی مواجه شوند. این رویه، نهتنها به صنعت استخراج رمزارز آسیب زده، بلکه موجب فشار مضاعف بر شبکه برق کشور نیز شده است.
بانک مرکزی؛ نهادی که میتوانست راهگشا باشد
در مصوبات هیئت وزیران که بیش از پنج سال از تصویب آنها میگذرد، بانک مرکزی موظف به ایجاد زیرساختهای مالی و قانونی برای صنعت استخراج رمزارز شده است. با این حال، ترک فعلهای مکرر بانک مرکزی در این زمینه، عملاً موجب سردرگمی فعالان این حوزه و کاهش جذابیت سرمایهگذاری در این صنعت شده است.
عدم تعیین قوانین شفاف برای تبادل و استفاده از رمزارزها، فعالان اقتصادی را در برزخ قانونی قرار داده است. در حالی که کشورهای همسایه با ایجاد پلتفرمهای شفاف و قوانین تسهیلکننده، سرمایههای بینالمللی را جذب کردهاند، در ایران هنوز هیچ سازوکاری برای مدیریت یا تشویق سرمایهگذاری در این حوزه وجود ندارد.
رویدادهای پشت درهای بسته؛ مشارکت واقعی کجاست؟
یکی دیگر از عوامل بیاعتمادی فعالان این صنعت، تصمیمگیریهای پشت درهای بسته و بدون مشارکت ذینفعان واقعی است. اخیراً در رویداد ملی ارزهای دیجیتال، پیشنهاداتی نظیر تشکیل اتحادیه رمزارز توسط فعالان خصوصی مطرح شد. اما چگونه میتوان انتظار داشت این اتحادیه بهدرستی شکل گیرد، در حالی که حتی فعالان اصلی این صنعت از برگزاری چنین رویدادی بیخبر بودهاند؟
ماینینگ زیرزمینی و بیاعتمادی فعالان این صنعت، نتیجه مستقیم چنین رویکردهایی است. دولت و نهادهای مسئول به جای ایجاد شفافیت و تعامل، همچنان به تصمیمگیریهای جزیرهای و یکجانبه ادامه میدهند.
راهحل چیست؟
برای خروج از این وضعیت، لازم است اقداماتی فوری و عملی انجام شود:
- شفافیت در سیاستگذاریها: تمامی تصمیمات و رویدادهای مرتبط با صنعت رمزارز باید با مشارکت فعالان این حوزه و به صورت شفاف انجام شود.
- تعرفههای منطقی برای انرژی: وزارت نیرو باید تعرفههای منطقی و متناسب با واقعیتهای اقتصادی برای صنعت استخراج رمزارز تعیین کند تا انگیزه فعالیتهای قانونی افزایش یابد.
- اجرای مصوبات قانونی: بانک مرکزی و سایر نهادهای مرتبط باید به ترک فعلهای خود پایان داده و مصوبات قانونی مرتبط با رمزارزها را اجرایی کنند.
- توسعه زیرساختهای قانونی و فنی: ایجاد زیرساختهای شفاف و تسهیلکننده برای تبادل و استفاده از رمزارزها میتواند سرمایهگذاری داخلی و خارجی را در این حوزه افزایش دهد.
- تعامل با بخش خصوصی: دولت و نهادهای مسئول باید به جای تصمیمگیریهای یکجانبه، بستری برای تعامل واقعی با بخش خصوصی فراهم کنند.
صنعت استخراج رمزارز ایران، با وجود تمامی ظرفیتهای بالقوه، به دلیل ترک فعلها و تصمیمگیریهای نادرست، به مسیری پرچالش وارد شده است. اگر دولت و نهادهای مرتبط به جای سخنرانیهای پرزرقوبرق، به مشکلات واقعی این صنعت توجه کنند و اقداماتی عملی برای حل این چالشها انجام دهند، میتوان امید داشت که رمزارزها به یکی از ارکان اصلی اقتصاد دیجیتال کشور تبدیل شوند.
در غیر این صورت، ماینینگ زیرزمینی، خروج سرمایهها و از دست رفتن فرصتهای اقتصادی، سرنوشتی اجتنابناپذیر برای این صنعت خواهد بود. زمان آن رسیده است که دولت به وعدههای خود عمل کرده و با شفافیت و تعامل، مسیر توسعه پایدار این صنعت را هموار سازد.